قزوینی (شیخ...) عالم زاهد. معاصر کیخاتوخان. مؤلف حبیب السیر در ج 2 ص 48 آرد که: او در زهد و عبادت درجۀ عالی داشت و درسنۀ 609 هجری قمری علم عزیمت بعالم آخرت برافراشت
قزوینی (شیخ...) عالم زاهد. معاصر کیخاتوخان. مؤلف حبیب السیر در ج 2 ص 48 آرد که: او در زهد و عبادت درجۀ عالی داشت و درسنۀ 609 هجری قمری علم عزیمت بعالم آخرت برافراشت
بونی قرشی بن علی (شیخ...) مکنی به ابوالعباس و ملقب به شیخ محیی الدین. او راست: رساله الشهود فی الحقائق و کتاب الحروف و العدد و مطلع العزائم و رساله التجلیات و الرسالهالنونیه فی الحقیقه الانسانیه و الرساله الجیمیّه و الرساله اللامیّه و اسرارالادوار و تشکیل الانوار در طلسمات و تنزیل الأرواح فی قوالب الاشباح و التوسلات الکتابیه و التوجهات العطائیه. و مواقف الغایات فی اسرار الریاضات و شرف الشکلیات و اسرار الحروف الوردیات. (کشف الظنون). و رجوع به احمد بن علی بن بونه... شود
بونی قرشی بن علی (شیخ...) مکنی به ابوالعباس و ملقب به شیخ محیی الدین. او راست: رساله الشهود فی الحقائق و کتاب الحروف و العدد و مطلع العزائم و رساله التجلیات و الرسالهالنونیه فی الحقیقه الانسانیه و الرساله الجیمیّه و الرساله اللامیّه و اسرارالادوار و تشکیل الانوار در طلسمات و تنزیل الأرواح فی قوالب الاشباح و التوسلات الکتابیه و التوجهات العطائیه. و مواقف الغایات فی اسرار الریاضات و شرف الشکلیات و اسرار الحروف الوردیات. (کشف الظنون). و رجوع به احمد بن علی بن بونه... شود
بیجان پسر یازیجی (شیخ...). یکی از مشایخ دورۀ سلطان مرادخان ثانی و او برادر یازیجی اوغلی شیخ محمد صاحب محمدیۀ مشهور است و مانند برادر خویش مقیم کالی پولی بود و قبر او بدانجاست و او را نیز بطرز محمدیه کتابی است به نام انوارالعاشقین. رجوع به قاموس الاعلام و رجوع به احمد بییجان شود
بیجان پسر یازیجی (شیخ...). یکی از مشایخ دورۀ سلطان مرادخان ثانی و او برادر یازیجی اوغلی شیخ محمد صاحب محمدیۀ مشهور است و مانند برادر خویش مقیم کالی پولی بود و قبر او بدانجاست و او را نیز بطرز محمدیه کتابی است به نام انوارالعاشقین. رجوع به قاموس الاعلام و رجوع به احمد بییجان شود
حاجی (شیخ...) جامی در نفحات الانس ص 219 آرد: شیخ الاسلام گفت که: شیخ احمد حاجی از پیران منست، شیخ حصری را دیده بود و ابوالحسن طرزی و غیر ایشان را و از ایشان حکایت میکردی. وی را گفتم که: از حصری هیچ یادداری ؟ گفت: با یکی از مشایخ بر حصری درآمدیم، چیزی نبود از خوردنی. شیخ میگفت: نحن دوابک یا سیدی و دست بر هم میزد. شیخ الاسلام گفت: در آن منگر که بعلف حاجت داشت در آن نگر که بغیر از او بهیچکس حاجت نداشت
حاجی (شیخ...) جامی در نفحات الانس ص 219 آرد: شیخ الاسلام گفت که: شیخ احمد حاجی از پیران منست، شیخ حصری را دیده بود و ابوالحسن طرزی و غیر ایشان را و از ایشان حکایت میکردی. وی را گفتم که: از حصری هیچ یادداری ؟ گفت: با یکی از مشایخ بر حصری درآمدیم، چیزی نبود از خوردنی. شیخ میگفت: نحن دوابک یا سیدی و دست بر هم میزد. شیخ الاسلام گفت: در آن منگر که بعلف حاجت داشت در آن نگر که بغیر از او بهیچکس حاجت نداشت
قطب الدین (شیخ...) ابن مولا نورالدین محمد بن قاضی جلال الدین محمود آهی. خوندمیر در حبیب السیر آرد که او مرجع اکابر خراسان و ملاذ علماء اقطار جهان بود از اواخر زمان دولت خاقان سعید میرزا تا اوان سلطنت خسرو منصور سلطان حسین میرزا در دارالسلطنۀ هرات به لوازم امر قضاء اشتغال داشت و در فیصل قضایا و برایا بدستور آباء و اجداد بزرگوار خویش در طریق امانت و دیانت سلوک مینمود مع ذلک بامر درس و فتوی و نشر علوم دینی می پرداخت و همواره طلبه را از فوائد ذهن وقاد و مآثر طبع نقاد مستفید و بهره ور می ساخت وفاتش در غرۀ شوال سنۀ ثمان و سبعین و ثمان مائه (878 هجری قمری) بحظیره داند (؟) سلطان حسین میرزا در محل طعام خوردن بعلت فجاء اتفاق افتاد و در مزار مولانا فخرالدین رازی مدفون گشت. (حبیب السیر ج 2 ص 241)
قطب الدین (شیخ...) ابن مولا نورالدین محمد بن قاضی جلال الدین محمود آهی. خوندمیر در حبیب السیر آرد که او مرجع اَکابر خراسان و ملاذ علماء اقطار جهان بود از اواخر زمان دولت خاقان سعید میرزا تا اوان سلطنت خسرو منصور سلطان حسین میرزا در دارالسلطنۀ هرات به لوازم امر قضاء اشتغال داشت و در فیصل قضایا و برایا بدستور آباء و اجداد بزرگوار خویش در طریق امانت و دیانت سلوک مینمود مع ذلک بامر درس و فتوی و نشر علوم دینی می پرداخت و همواره طلبه را از فوائد ذهن وقاد و مآثر طبع نقاد مستفید و بهره ور می ساخت وفاتش در غرۀ شوال سنۀ ثمان و سبعین و ثمان مائه (878 هجری قمری) بحظیره داند (؟) سلطان حسین میرزا در محل طعام خوردن بعلت فجاء اتفاق افتاد و در مزار مولانا فخرالدین رازی مدفون گشت. (حبیب السیر ج 2 ص 241)
مهیلی (شیخ...) ملقب به امیر نظام الدین. خوندمیر در حبیب السیر (ج 2 ص 258) آرد: امیر نظام الدین علیشیر بعد از چند گاهی که بلوازم امر مهرداری پرداخت از آن منصب استعفا نمود و التماس فرمود که امیر نظام الدین شیخ احمد مهیلی مهردار باشد، خاقان منصور (سلطان حسین میرزا) این ملتمس را بعز اجابت اقتران داد
مهیلی (شیخ...) ملقب به امیر نظام الدین. خوندمیر در حبیب السیر (ج 2 ص 258) آرد: امیر نظام الدین علیشیر بعد از چند گاهی که بلوازم امر مهرداری پرداخت از آن منصب استعفا نمود و التماس فرمود که امیر نظام الدین شیخ احمد مهیلی مهردار باشد، خاقان منصور (سلطان حسین میرزا) این ملتمس را بعز اجابت اقتران داد
دهی است از دهستان خورخوره بخش دیواندره شهرستان سنندج. واقع در 64 هزارگزی باختر دیواندره و 6هزارگزی باختر مولدن آباد، با 118 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از دهستان خورخوره بخش دیواندره شهرستان سنندج. واقع در 64 هزارگزی باختر دیواندره و 6هزارگزی باختر مولدن آباد، با 118 تن سکنه. آب آن از چشمه و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)